سلام به روی ماه نشستتون!!
من صغرا هستم از غیبت آباد مراحمتون میشم ۲۰ سال و ۸ ماهه!!!(اگه گفتی من کیم که پرتقال می فروشم یه جایزه پیش من داری!!! )
وای انقد حرف دارم بزنم که دارم می ترکم!!!
اول اینکه بنده در کارم بسسسسسسسسسسسسسسسیار جا افتادم و بسی حالشو میبرم و کلی هم تحویلات گرفته می شم و اینا!!!
دوم اینکه یک مقدار از عرضم کاسته شده (البته فقط با چشم دل می توان دید!!) که اونم جای بسی خوشحالی دارد برای آدمی چاق!!مثل ما...
سوم اینکه اونی که می خواست لونه کنه تو دلمون خب؟!..گفتیم بزار اول ببینیم چی به چیه بعد بیار بند و بساطتو پهن کن اونم گفت باشه... حالا یه ذره مهلت گرفتیم ازشون تا ببینیم سبکن یا سنگین و این دل ما گنجایش داره یا نه!!!
گوشیمون به ... رفته و از همه جاش پوستش آویزون شده!!(عین پوست پیرزنا که شل و ول می شه!)اما نمی برم درستش کنم تا عین آیینه دق جلوم باشه بلکه عوضش کنم که نمی کنم!!!...(برادر من کو پول؟؟!! هر چی نون حلال در میاریم میریزیم تو شیکم زن و بچه!!! )
یه مانتو می خوام ،یه شلوار ، نه دو تا شلوار ، یه مقنعه!!!عزیزم بیا بریم واسم بخر خب؟
یه ماه دیگه امتحانام شروع میشه و طبق معمول درس و مرس تعطیل بوده تا الان!!!الهی من بمیرم که آدم نمی شم! البته ۱۲ واحد بیشتر برنداشتم آخه نمی رسم بخونم...فک کنم یه ۸ سالی لیسانس گرفتن ما طول بکشه!!
محل کارمون به خونمون نزدیکه اما من از ترس اینکه اینا زیاد نگهم ندارن گفتم خونمون ولیعصره!!!فک کن!...
خیلی دلم براتون تنگ شده بود...