نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

بازگشت نیلوفر!!!

سلاممممممممممم

بالاخره نت دار شدم!!!نمیدونم بعد اینهمه وقت دوری از چی بگم و از چی حرف بزنم...اتفاقات زیادی تو این مدت واسه من افتاده...زندگیم تغییرات زیادی کرده...دیگه اون نیلوفری نیستم که یه روزی مینشست پشت این کامی جونو پست مینوشت...راضیم از این تغییرات!!! 

خب عرضم به حضور انورتون که به ما خیلی زیاد خوش میگذره...تو محل کارم،تو خونه،و تو همه جا!!...خونمونو عوض کردیم که این خونه جدیدو خیلی دوست دارم...(یادم رفته نوشتنو...نمیدونم چجوری باید بنویسم)... 

اقا من به خاطر اینکه مدت مدیدی نبودم الان جدا نوشتن یادم رفته...یاری کنین که یادم بیاد...فقط یه چیزی بگم:واقعا دلم واسه اینجا و دوستام تنگیده بود...میخوام برم وبلاگاتونو بخونم...  

 فعلا...

نظرات 12 + ارسال نظر
بردیا شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ http://mybehesht.mihanblog.com/

تبادل لینک میکنی ؟

بله جناب...
میدونستی من عاشق اسم بردیام؟

حسین شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ب.ظ http://www.akslar.com

عزیزم وبلاگ قشنگی داری.من هر روز به وبلاگهای زیادی سر میزنم ولی وبلاگ شما یه چیز دیگست

ممنون...لطف داری شما

[ بدون نام ] یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:22 ق.ظ

خب این همه نوشتی که چی بگی آخرش؟! :دی لااقل بگو چیکارا کردی تو این مدت؟! :دی

یوسف

نمیتونم که...اخه کلاهبرداری میکردم!!!تو که میدونی!!!
الانم از زندان دارم مینویسم!!!هه هه هه :))

امین یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ق.ظ

سلام ..
به به نیلوفر خانم .. از این طرف هااا! خوبی ؟! (-:
خدا پدر مادر هر چی آدم صادقه بیامرزه .. خودش میگه : «بعد این همه وقت دوری ...» ولی زل زل تو چشم آدم نگاه میکنه و گله میکنه !!

شرایط من هم خیلی تغییر کرده .. البته خودم هنوز همون غریبه سابقم (!) راستش مدتی نیمکت تعطیل بود .. یه جای دیگه مینوشتم (تو اصلا این رو فهمیدی ؟!) بعد از اینکه برگشتم و دوباره شروع به نوشتن کردم ٬ اول از همه قالبم رو تغییر دادم .. لینک باکس هم که مال شرکت بلوگ رولینگ بود رو کلا پاک کردم .. تا مدتی اصلا لینک نداشتم ٬ تا اینکه چندتا از بچه ها دوباره سر و کله شون پیدا شد و من هم ادشون کردم .. من هر کسی رو که بیاد پیشم و بمونه اد میکنم و به خاطر اینکه حقی از کسی ضایع نشه ٬ به همین حاضرین قناعت کردیم !.. وگرنه هیچ قصد و غرضی از این کار نبوده و نیست ..

خوشحال شدم که برگشتی و خوشحال تر شدم که بهم سر زدی و خوشحال ترتر شدم که تونستم بهت سر بزنم و ... کلا خیلی خوشحالم ((:
فعلا ..
یا حق

سلام به روی ماه نشستت!
من خوبم،تو خوبی آیا؟

خب من که میومدم خونه ما سر میزدم بچه پررو...اما به خدا جای دیگه حتی وب خودمم سر نمیزدم همش...چون از کافی نت سر میزدم...اصلا تو باید منو یادت میبود حتی اگه نمیومدم...اصلا مگه میشه شماها منو فراموش کنین؟...اصلا مگه جرات دارین منو یادتون بره؟...اصلا مگه میتونین؟...اصلا مگه امکان داره؟...اصلا مگه اجازه دارین؟...اصلا مگه؟هان؟هان؟ :))

تو خوشحال باش ماهم از خوشحالیه امین یکی یدونه ی دنیای مجازی،خوشحالیم...
یا حق

امین یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام ..
میگن که ما هم خوبیم (-:

راستش با این طوماری که زدی وسط پیشونیم ... حالا چیزه ٬ به نظرت فردا میخوام برم بیرون چی بپوشم (؟!) آخه با توجه به سوالات پی در پی تو ٬ من کلا قدرت تصمیم گیریم رو از دست دادم !!‌ ((:

قربوووووونت ..
یا .. همون حق !

علیک سلام

یه بلیز سبز با خالای بنفش!!!!

قربون خودت پسرک!!!

حمید شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:41 ب.ظ http://m.bondar.mihanblog.com/

سلام خوفی!
بعد از این همه مدت؟ آدرس وبلاگتو یادت نرفته بود؟
قول میدم حداقل هفته ای یه بار بیام اینجا ویلونی البته اگه بنفشه خانوم اجازه بدن. مطالب وبلاگتونو هنوز درست حسابی نخوندم ولی به نظر خوبه!!!!!!!!!!
من این همه تعریف کردم شما منو دعوت به تبادل لینک نمکنین(بهم خبر بدین) با اجزه

سلام...مرسی تو خوبی؟
نه...از کافی نت میرفتم گاهی وقتا...
بنفشه خانم ،خانمته؟...بگو اجازه بده دیگه‌ :((
همچین آش دهن سوزی نیست!!!روزمرگیه دیگه...
خواهش میکنم...باعث افتخاره

بنفشه یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:30 ب.ظ

سلام
چطوری
خداییش چرا انقدر تاریکه
برقو روشن کن

تو که خوب شده بودی، عاقل شده بودی

خیلی خوشحالم اومدی

دوست دارم نیلو جونم

سلام به روی ماهت...
ما کارمون تو آباژوره!!!!با برق حال نمیکنیم!!!!:)

الانم خوبم به خدا...

مرسی...منم دوست دارم...اگه خواستی شمارتو واسم بزار...دوست دارم ببینمت بنفشه

[ بدون نام ] دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ق.ظ

عرض شود که:...
سلآمون علیکم و رحمة الله
تبریک بابت همه ی اون چیزایی که گفتی تغییر کردن
منتها به قول یوسف ... ما که کلن سر در نیاوردیم
( البت اگه سوء تفاهم میشه که ما خنگ منگ هستیم نظرمون عکس اینه)

گفتم یوسف یاد یه چیزی افتادم
این وبلاگش جای کامنت مامنت نویسی نداره؟!
من که هرچی گشتم راهشو پیدا نکردم... هرکی بلت بود از قول ما بهش بگه "رضا با پست (ببار ای باران دلتنگی سیزده..) خیلی حال کرد"

موفق باشی نیلو
رضا موسوی مشتاق

سلامممممممممممممممم
عاشقتم....کجا بودی تو؟میدونی دلم چقدر تنگ شده بود؟...silentشدی داش رضا....
والا من یه چیزای ریزی توش پیدا کردم...یه چیزایی هم نوشتم...اما ثبت که هیچی مبتم نشد!!!!!
به من سر بزن رضا...خوشحال میشم اسمتو میبینم...واسم یاداور روزای خوب هستی...

ساناز دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ق.ظ

سلام این آدرس لینک پرسشنامه آنلاین است. اگر جواب بدید و بفرستید ممنون می شم.
https://spreadsheets.google.com/viewform?formkey=dDd6YUdJWFFHZUVROWlCQ2RpdG9uQXc6MQ

بنفشه چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام نیلو جونم
برات میس میندازم
منم خیلی دلم میخواد ببینمت
به زودی زود این رویا به واقعیت تبدیل میشه

سلام گلم
منتظرم
ایشالله...
راستی،عاشقتمممممممممممممم:*

نیلوفر شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:23 ق.ظ http://niloofari-darmordab.blogfa.com

سلام نیلوفر جون وبلاگ خوبی داری باعث سعادتمه که هم اسمیم
عاشقی نیلوفرانه بودن است
در پساب و گنداب زندگی
همچو نیلوفر گل دادن است

سلام عزیزم...
ممنون...لطف داری

امیر دوشنبه 7 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:53 ب.ظ

سلام با من طاقت چشم های تو را ندارم در خدمتم

ای بابا...مگه چشمام چشه؟ :((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد