نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

آپ بیخودی!!!!

سلامممممممم

باران متلک است که بر سر من میبارد...قراره وبلاگمو بفروشم شاذه...آخه بابا موضوع آپ ندارم خب چی کار کنم؟؟!!

خب اول بگم براتون که دو شب پیش من به تنهایی رفتم مهمونی... چون نازنین امتحان داشت مامان اینا موندن خونه منم رفتم خونه باباجونم اینا...داییامم اومده بودن ملیحه اینا هم بودن...این ملیحه ی ما شده عین هندونه (در جریانین که نینی داره)...این کیارش زلزله هم بود دیگه...تو جمع خوانوادگیم فقط به من و نازنین علاقه داره....نه که ما هر وقت میبینیمش هی باهاش بازی میکنیم و قربون صدقه و بغل و اینا...بچه خوشش میاد از ما... حالا هی میومد دست منو میگرفت میگفت نیلو...پاشو...  دو تا هپیچیرو گذاشته بود روبروی هم هی منو میبرد میشوند رو یکیش بعد هی بلندم میکرد میگفت پاشو من بشینم یکی نیست بگه بچه آخه کرم داری هی منو میبری این ور اون ور؟

هی میگفت بیا بریم تو اتاق...میگفتم تو اتاق لولو داره... میگفت هااااااامممم لولو رو خوردم بیا بریم منم این جوری هر وقتم میگفت بیا میگفتم نه لباشو غنچه میکرد بوس(ببخشید باج)میداد ...بچه هم بود بچه های قدیم...حداقل از لولو میترسیدن...این که لولو رو میخوره

عموم پاشو عمل کرده پریروز...این پاش عصباشو و تاندوناشو و همه چیش پاره شده بود...من دارم فکر میکنم پاش به چی وصل بوده؟... دیروز رفتیم ملاقاتش...الهی بمیرم خیلی درد داشت

دیگه جونم بگه براتون که؟؟آهان... من تا الان با دو تا از دوستای وبلاگیم تلفنی حرف زده بودم...دیروز شدن سه تا... چقد این سه تا دختر نازن...من که عاشقشون شدم ... ماشالله روابط عمومه هممونم قویییییییییییی... وقتی با هم حرف میزنیم انگار صد ساله همو میشناسیم

دیگه بگم براتون که...دلم برای شهرام تنگ شده...اصن ازش خبری نیست...یه کامنتم نمیاد بزاره حداقل یه خبری از خودش بده...من که هنوز منتظرم که برگرده...شهرام جان حداقل یه ایمیلی از خودت بده که بتونیم باهات در تماس باشیم

دیگه اینکه این پا قدم من خیلی خوبه...از وقتی اومدم بلاگ اسکای این بلاگ اسکایای بیچاره هی دارن فیلتر میشن

این آدرس جدیده گیلاسه...برای بعضیا فیلتر شده انگارhttp://gili.blogsky.com 

همینا دیگه...گفتم اگه آپ نکنم احتمالا از فشار متلکا میمیرم

فعلا باییییییی

                                 

فاطمههههههههههههههههه...مشکل گشای مننننننننننننننن... بیا بگو این بلاگ اسکای خ.ر رو من چی کار کنم؟

بابا من هر جا میرم کامنت بزارم یه بار که کامنتدونیو باز میکنم دفعه بعد قسمت نظردهیش برام باز نمیشه...یعنی کامنتای بقیه باز میشه اما قسمت نظردهیش اصن نیست که من کامنت بزارم ...وب بلاگ اسکایا اینجوریه...ای خداااااااااااااااااااااااااا...روانیه زنجیری شدم من تو این بلاگ اسکای

نظرات 19 + ارسال نظر
شاذه سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:02 ب.ظ

اوللللللللللللللللللللللل
چه بچه گوش به حرف کنی!!!!!
آخیش! حالا برم بخونم.

یوهووووووو...تبریک
آره دیگه...من انقد بچه خوبیم(لبخند)
بفرمایین...

شاذه سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام
این همه موضوع درست حسابی! چی رو نداری آپ کنی. خیلیم عالی بود.
اولاً اون مهمونی رفتنت... من جوونیام یه کمی بچه های مردمو تحویل می گرفتم الان که اگه بدون بچه هم برم، این قدر خسته ام که مگه تو رودرواسی یه لبخند به بچه مردم بزنم!!
امیدوارم حال عموت زود زود خوب بشه.
واااااااااای منم دوستی تلفنی می خواممممممم. تا حالا براش اقدام نکردم. مثل هر کار نکرده ای واسه شروع می ترسم بیفتم. حالا از چه ارتفاعی نمی دونم؟!
خییییییییییییییییییلی ممنون از آدرس گیلاسی. خوشوقت شدم.
دیگه برم. پلوهام دم کشید. نهار بچه ها رو بدم......
باییییییییییی
هان راستی مرسی از آپت :*)

سلام خانم گل...
ممنونم...
من خیلی دنبال بچه نیستم...کیارشو خیلی دوست دارم...بچه ملی رم که به دنیا بیاد خیلی دوسش دارم...کلا بعضی از بچه ها که به دلم بشینن رو دوست دارم و باهاشون بازی میکنم...اما بچه غریبه و اینا رو نه
ممنونم عزیزم...منم امیدوارم
عزیزم خودم در خدمتتم...اصن ترس نداره...جالبه بدونی این سه تا دوست تلفنی من یکیشون شیش سال، یکیشون نه سال،و اون یکی دوازده سیزده سال از من بزرگترن...اما من باهاشون فوقالعاده احساس نزدیکی و راحتی میکنم...خواستی اقدام کنی منو بزار اول صف باشه؟؟؟(لبخند)
خواهش میکنم...قابل نداشت
منم الان نهار خوردم...دست شما مامانا درد نکنه...
باییییییی
خواهش میکنم گلم...:-*

محمد رضا سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:45 ب.ظ

نیلو جون!
گفتی کیارش یوهوئی دلم غش رفت واسه بچه های تپل لپ اویزون! خوش به حالتون که انقد دوستون داره! من اگه جای تو بودم حتی حاظر بودم خودم لولو بشم تا بیاد منو بخوره...بعد تو بهش گفتی لولو داره!؟!!!!
:)
ایشالا اون ۳ تا بشن ۳۰۰ تا.... :دی
دیگه چی بگم....
هیچی نمی گم!
:-*

سلام محمد رضا جون!
کیارش ما تپل نیست اصن...از بس ورجه وورجه میکنه هر چی میخوره میسوزه...منم میخوره تازه دلت بسوزههههههه...میگه یه کوچولو میدی بخورمت هااممممممم
مرسی...
چی بگی؟
اینم حرفیه اما اگه بگی بهتره:))

رویا سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:52 ب.ظ http://dream2002sh.persianblog.com

وبلاگ زیبایی داری

ممنونم...

نیاز سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:26 ب.ظ

خوب الحمدلله اینجا اپ شد.....بچه ها خوبن ولی نه همشون...منم که خودت میدونی خیلی خوبم(چشمک)...

الحمدلله...چرا؟؟!!...بلهههههههههههه(چشمک)..

بنفشه سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:22 ب.ظ http://banafshehh.persianblog.com/

پس تو هم به درد من دچار شدی؟ بی مطلبی؟؟؟؟؟

آره خوشگلم...

محمد یوسفی سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ب.ظ http://editor-e-irani.blogfa.com/

لذت بردم. حیف نیست بفروشیش.

ممنونم...حالا من یه چیزی گفتم نمیفروشم که...

مهران سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:07 ب.ظ http://kaktooss.blogsky.com .

سلام

خوب تو بگو ببینم یه دوست جدید نمیخوای ...که خیلی گل باشه ماه باشه ... حتما میخوای ... !!!!!!!!!

سلام
چرا نمی خوام...خوبشم می خوام!!!!!

فاطمه چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ق.ظ

http://roooz.blogsky.com/

آNرس جدید

آخ جونننننننننننننننننننننننن...

آرزو مامان آرش چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:27 ب.ظ http://jiluah.persianblog.com

نیلوفر جان سلام
چطوری؟ از آشنائی باهات خوشحال شدم. انشاءالله که بتونم دوست خوبی برات باشم

سلام آرزو جونم...
خوبم ممنون...
منم همینطور...تو دوست خوبی هستی بی شک

مرجان چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:36 ب.ظ

سلام نیلو جونم !
اون قسمت که گفته بودی کیارش از لولو نمی ترسه هی هاااااااممممم خوردمش انقده خندیدم من میمیرم واسه بچه های شیطون که خوب بلدن سر آدم بزرگا رو گول بمالن . خودمونیم گیگیلی هم همینطوره دیروز همه جوجه هاشو خفه کرد (غشششششمولک)
راستی این هپیچی نمی دونم چیرو چی بید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام مرجان جونم...
آره به خدا...همه رو میزاره سر کار...جوجه هاشو خفه کرد؟؟..مععععععععععععع
هپی چیر یه نوع صندلی لم و لوسه که توش پره از یونولیت فکر کنم روکششمچرمه وقتی میشینی روش فرو میری توش(قافیه رو حال کردی؟)

مرجان چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:09 ب.ظ

سلام نیلو جونم
آقا رضا مشتاق سلامتو رسونده . برو وبلاگ نیاز رو ببین

سلام گلکم...
راست میگی ؟چه عجب..

فاطمه پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام نیلو جونم ی شده عزیز

بلوگ اسکای باهات چیکار کرده

بگو عزیز دلم

سلام...
جونمو به لبم رسوندههههه(گریه)
فعلا که درس شده تا بعد

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:39 ب.ظ

این لب نبودا آب بود(نیش)

آپ کردم عزیزم

ای بی ادب... اشتباه تایپی بود
حالا دیگه بی نام و نشون میای؟ ...اومدم

نیاز پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:52 ب.ظ

سلام...ببین عزیزم....هیچ مرحله خاصی نداره...شما اون صفحه اسمیلی ها رو باز میکنی...رو شکلکی که میخوای کلیلک راست میکنی بعد کپی رو میزنی...بعدشم میری تو نوشته هات پیست میکنی....خیلی راحته!..اگه باز مشکلی داشتی بگو!

سلام گلم...ببین من وقتی صفحه بلاگ اسکایو باز میکنم بعد می خوام اون صفحه رو باز کنم رو صفحه بلاگ اسکای باز میشه...الان فهمیدی چی گفتم؟...خودم که فهمیدم(نیش)

نیاز پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:46 ب.ظ

والا من که هیچ وقت اینجور اتفاقی برام نمیفته!!....خوب صفحه سمیلی ها رو باز کن....بعدش یه صفحه دیگه باز کن با ادرس بلاگ اسکای....!!یا مثلا بینش دی سی شو...من که نفهمیدم اخرش مشکل تو چیه!..میخوای برات ادرس سمیلی هارو دوباره بزارم؟؟؟!!!http://www.pic4ever.com/index.htm

من بد شانسم آخه..
بزار سعی کنم ببینم چی میشه...
آخ قربون دستت...مرسی...

مرجان جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام نیلو جونکم

اون آخر پستت که گفتی : وقتی واسه یکی کامنت بذاری بلافاصله اگه دوباره بخوای براش کامنت بذاری دیگه نمی تونی ، دلیلش اینه که در تنظیمات بخش نظر دهی ، قسمت Anti flooding رو فعال کردن که مدت زمانشم میشه تعیین کرد . اگه این قسمت غیر فعال باشه دیگه اون مشکلی که تو گفتی پیش نمیاد (حال می کنی من چقدر مهنننننندسم !!!! )

سلام مرجان جونکم

آره گلم...فهمیدم...مهندس مهران توضیح داد برام...درستش کردم مال خودمو
بابا مهندسسسسسسسسسسسس

ژ یگولو جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:06 ق.ظ

سلاممممممممممممممممممم نیلو خانوم عزیز...

خوبی خوشی؟؟؟

ایوللل مهمونی...تنها تنها هم که حالا دیگه میری...بابا پیشرفت..خندههههههه..(شوخی میکنما)...

اخی این بچه خیلی دوست داشتنیه حتما...:دی

ایشالا که حال عموتم زودتر خوب بشه...

اره دیگه..:دی

بلاگ اسکای خوبه الکی شاکی نشو...:دی

خوش باشی...فعلا...گل..گل..گل

سلامممممم کم پیدا...

مرسی خوبم...تو خوبی؟

آره دیگه ...بهتره(نیش)

خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی...

ممنون...ایشالله...

باشه نمیشم...البته سعی میکنم

تو هم..فعلا...گل

m&s جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:58 ب.ظ http://www.ghorobpaizz.blogfa.com

هیچوقت به چشمات راز دلت رو نگو چون راز نگه نمی دارد و گریه می کند.
سلام
به به نیلو خانوم خونه ، زندگی نو مبارک.
ببخش برای عرض تبریک یه کم دیر اومدم.
غصه نداشتن موضوع آپ رو نخور که هممون کفگیرامون رسیده ته ته قابلمه.
خب تنهایی مهمونی رفتنم عالمی دارد.
خوش باشی

به به به ام اس جون...سلام عزیزم
خواهش میکنم این حرفا چیه؟
آره انگار...
آره خیلی خوبه (نیش)
تو هم همینطور عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد