نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

نیلوفرمرداب

گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند که در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند...

بیا ، اِی آقای جنتلمن!!!

¤ خدا می دونه من بچه کوچولو دوست دارم ، هی بچه می ندازه در آغوش من!! رومینا که فعلا اومده منو سرگرم کنه تا بچه های بعدی بیان!!...بچه ی عموم آبان به دنیا میاد و پریروز هم کشف کردم که دختر عموم حامله ست!! ...به ما هیچ ربطی نداره که جمعیت ایران زیاده...برین به اونا که ۵-۶ تا بچه دارن بگین!!‌ (هر کی ندونه خیال میکنه دارم از بچه های خودم حرف می زنم!)

¤ این سرما خوردگیم افتاده به جونمون!!...اول نازنین ، حالا ملیحه ، احتمالا چند روز دیگه هم من...فعلا که بینیم کیپ شده تا ببینیم خدا چی می خواد...خدا جونم من سرما نخورم پیلیز...این نازنین دو تا آمپول زده ، تو که میدونی من از آمپول می ترسم که قربونت برم!

¤ این هفته جواب امتحانم میاد..بابام گفته اگه قبول شدی که هیچی...اگه نشدی شوهرت میدم!! اونم فقط میدمت به افغانی!!

¤ دلم یَک عدد مهمونیه توپ می خواد!!..بزن و برقص...الحمدلله نامزدم تو خانواده مون زیاد داریم فقط نمیدونم چرا اینا عروسی نمیگیرن برن سر خونه زندگیشون این وسط ما هم یه فیضی ببریم!!(به طور مستقیم که به ما فیض نمی رسه! غیر مستقیم میرسه مثل مهمونی...فیضش مال عروس دوماده!)

¤ این حاج یونس داره منو دیوونه می کنه...با کمال بی شرمی همه زندگیشو داره به هم میریزه...انگار اونایی که سر پیری عاشق میشن وضعشون خرابتره !! (عشق پیری گر بجنبد ، سر به رسوایی زند)

¤ خونمون عین یخچال بود!! دیشب به بابام گفتیم برو به این نماینده ی گَنده دماغ بگو این شوفاژارو روشن کنن...نکته ی تعجب برانگیزش اینه که روشن کردن!!!

¤ بابام صبحا برای سحر خیلی جالب منو بیدار میکنه... میاد پای تختم وایمیسه ، انگشت شصتمو میگیره و تکون میده...وقتیم که چشامو وا میکنم با سر علامت میده که بیا بیرون...بدون انکه کلمه ای حرف بزنه منو بیدار میکنه میره بیرون!! تازه من که از اتاق میام بیرون میگه سلام باباجون...!!!

¤  از یک عدد آقای متشخص و جنتلمن تقاضا می شود بیاد این آهنگه رو واسه من بخونه!!!..میدونم قدیمیه اما عاشق این آهنگه ام!!

هه هه هه!!

woman laughing. 
fotosearch - search 
stock photos, 
pictures, images, 
and photo clipart

آخ آخ...درد میکنه...انگار دارن توش رخت می شورن...آخی عزیز دلم ، چی شده گلکم؟...به جهنم...به درک که درد میکنه..مگه ماشین رختشوییه؟...الهی بمیرم برات ، ببرمت دکتر؟...یه راه حل دیگه هم هستا...اگه خیلی درد میکنه برو بخواب رو به قبله!! هه هه هه...

نبینم عشقم ناراحت باشه ها...حالا ناراحتم باشی زیاد مهم نیست...به درک...اصن به من چه! بَبو بَبو بَبو ، خودم عین آمبولانس میام میبرمت...بَبو بَبو بَبو، عین ماشین نعش کش میام سراغت!! هه هه هه

بیا بغلم عزیزم...اَه اَه اَه ، برو کنار بینَم ، بو میدی!! بو گندو!! هه هه هه..

دوسِت دارم عزیزم...نه نه...ازت متنفرم عزیزم!!..

هه هه هه...خَنده م میگیره چقدر..هه هه هه!!

سلام خانوم کوچولو!!

سلام کوچولوی ناز ، سلام خانوم شیرین و دوست داشتنی...

بالاخره اومدی؟...می دونی چقدر برای اومدنت صبر کردم؟..آخه تو مال کسی هستی که مثل یه خواهر می مونه برام!...

وقتی برای اولین بار دیدمت می دونی چی نظرمو جلب کرد و چی دیدم؟؟...یه نگاه معصوم پاک تو یه جفت چشم تقریبا باز!!...معصوم ترین و پاک ترین نگاهی که به عمرم دیده بودم...

خانومی، هنوز نیومده دل ماها رو بری ها!!

یه چیزیو بهت بگم...از همون موقع که خبر اومدنتو شنیدم عاشقت شدم و الان که اومدی دیگه دلم برات پر می کشه...

امیدوارم همیشه پاک بمونی ، امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی و برای پدر و مادرت شادی آفرین و مایه افتخار باشی ، امیدوارم یه زندگیه زیبا و طولانی داشته باشی و امیدوارم همیشه سعادتمند باشی...

خیلی دوستت دارم...خوش اومدی به این دنیای بی در و پیکر!!!

یادتونه یه روز اومدم گفتم هوراااااااااااااااا ، دارم دختر خاله میشم؟!...خب شدم دیگه

سه شنبه مورخ ۳/۷/۱۳۸۶ ، خانوم کوچولوی ما بالاخره پاشو گذاشت تو این دنیا...اومد تا با خودش یه عالمه شادی بیاره...اومد که یه دفعه ای همه رو عاشق خودش کنه!!

کوچولوی ما ، یه دختر خانم ۵۰ سانتیمتری با ۲ کیلو و ۷۶۰ گرم وزنه!!(وزنش ۲۱۰ گرم از من، موقعی که به دنیا اومده بودم ، بیشتره!! )...با یه صورت گرد و کوچولو اندازه ی کف دست و انگشتای بلند و کشیده...یه دختر آروم که صدا ازش در نمیاد...با اینکه دو روز بیشتر نیست که به دنیا اومده، اما مهرش به دل همه نشسته...مخصوصا خودم که از همه بیشتر منتظر اومدنش بودم!!

اسمشو قراره بزارن رومینا، یعنی پاک و طاهر (البته اگه ثبت احوال گیر نده! )

خب حالا یه نما از تقریبا نیم رخ خانوم کوچولوی دوست داشتنی...   

اینم یه عکس تمام قد!!...الهی قربونت برم که مجبورشدیم دستاتو توی دستکش قایم کنیم تا با اون انگشتای بلندت صورتتو چنگ نندازی!...آخه مگه خودآزاری داری بچه؟؟!!  

اینم یکی دیگه...ببینین چه نازه ...فدای تو بشم من کوچولوی معصوم... 

خیلی خوشحالم!...خوشحالم که نوزاد کوچولومون سالم و سلامته و دعا می کنم بهترین آینده در انتظارش باشه و همیشه سر بلند و پیروز و موفق باشه